جدول جو
جدول جو

معنی شریف تبریزی - جستجوی لغت در جدول جو

شریف تبریزی
(شَ فِ تَ)
از شاعران قرن دهم هجری قمری و از شاگردان لسانی شیرازی و از اواسطالناس و شاعری هموار و پخته است. در هجو غیاث الدین کهره ترکیب بندی گفته که نظیر ندارد. این چند بیت از آن جمله است:
اگر نه ای ز پرستندگان آتش گبر
وگر نه ای ز فروزندگان نار نفاق...
به چوب قیلغه شوقاق تا بگویندت
بلند مرتبه مستوفیی به استحقاق.
(از مجمعالخواص ص 145).
بیت زیر از اوست:
کو همنفسی تا کنم اظهار غم دل
زآن پیش که بندد غم دل راه نفس را.
(از قاموس الاعلام ترکی). رجوع به فرهنگ سخنوران شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ یِ تَ)
محمدامین انصاری تبریزی ساکن عباس آباد اصفهان بود، و چون راتبی که داشت بریده شد، قصیده ای در ستایش حبیب الله صدر سرود و وی راتبش را بازگردانید. و در آخر عمر به تبریز بازگشت و در آنجا درگذشت. احوالش در تذکرۀ نصرآبادی ص 280 و ’خزانۀ عامره ص 293’ و ’دانشمندان آذربایجان ص 117’ و ’ذریعه ج 9 ص 255’ آمده است. منظومه ای در برابر ’مخزن الاسرار’ نظامی سروده و ’روضهالابرار’ نامیده است که نام آن را در دیباچۀ کتاب دیگر خود ’روضهالاطهار’ آورده است. این کتاب در مزارات تبریز است و در 1011 هجری قمری تألیف شده و در آن از کتاب ’روضات الجنان’ استفادت کرده ولیکن خود منکر این استفادت است، وی در آغاز این کتاب میگوید: ظهور قائم در همین عصر شاه عباس خواهد بود این کتاب به سال 1303 هجری قمری بنام ’السامی’ در هند چاپ شده است
لغت نامه دهخدا
(رَ دِ تَ)
از تبریزیان عباس آباد اصفهان است. در زرگری و میناکاری بی نظیر و در شعر نیز به اعتقاد خود بی قرین بود. رشید به هندوستان سفری کرد و به اعتبار صنعتش در نزد پادشاهان اعتبار داشت. رشید پیش از سال 1081 هجری قمری درگذشت. از اشعار اوست:
قدم چو مور به آهستگی به خاک افشار
که مور بادیۀ عشق آهوی حرم است.
شب که از شوق رخت انجمن افروخته بود
نگه گرم چو پروانۀ پرسوخته بود.
می جهد برق ز نقش قدم ماهروان
خار این بادیه باآبلۀ پا چه کند.
طلوع صبح به تیغ کشیده می ماند
شفق به بسمل درخون طپیده می ماند.
پیدا و نهان چو شمع در فانوسم
مشهور و خفا چو گنج دقیانوسم
القصه درین چمن چو بید مجنون
می بالم و در ترقی معکوسم.
(از دانشمندان آذربایجان ص 159).
و رجوع به فرهنگ سخنوران و الذریعه ج 9 بخش 2 و نگارستان سخن ص 32و تذکرۀ نصرآبادی ص 388 و 389 و روز روشن ص 242 و رشیدی تبریزی شود
لغت نامه دهخدا